می نگرم
که از تبت تا خزر گسترده شده اند
و نمی دانم
در کدام نصف النهار هستم
و نمی دانم
که شب است یا روز
زمان
از سرانگشتانم
روی زمین غلتید
و من دیگر
غرق توهم اجسام
نبودم ......
نرجس درزاده
اشعار و داستان های عاشقانه...برچسب : نویسنده : anarjes1373d بازدید : 42